برادرزاده شيرين سخن
تماس با مدیر

نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيکي: 
                 
پیوندهای وبگاه
» شبهه ای مفصل در حادثه کربلا
» جستجوگر خبری شنیدی
» معاد
» مرجع شناخت فراماسونری
» تا شهدا
» مذهبی
» تبادل لینک 4 طرفه
» ورزقان نیوز (وطنیم)
» امر به معروف و نهی از منکر
» لبیک یا حسین (ع) ...
» شمیم یاس
» محسن رامشگر
» عاشق خاندان اهل بیت علیه السلام
» منتظران ظهور
» وصال يار (غریبه آشنا)
» شیعه
» وبلاگ مسجد حضرت بقیه الله الاعظم (عج)
» دست پنهان شیطان
» سیره شهدا
» "عنوان مولا مهدی گل یاس"
» پایگاه مداحی کربلایی محسن احمدی
» دانلود مداحی و مولودی
» مقتدر مظلوم
» اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان دليجان
» دانلود نوحه
» هِیئت انصار المهدی
» درباره ی امامان وپیامبران وشهیدان و...
» مطهرونی ها بشتابید
» گلچین کلیپ های مذهبی
» پایگاه شهید روحانی
» بسیج دانشجویی شهرستان قائمشهر
» خاکریز نور
» پایگاه مقاومت بسیج قمر بنی هاشم ترکمحله
» بسیج:پایگاه دینداری... بسیجی:پاسدار دین
» عاشوراییان زنجان
» سلاله طه (عج)
» مسافر جبهه
» جی پی اس موتور
» جی پی اس مخفی خودرو

درباره ما

با سلام خدمت شما آدرس مسجد تالارپشت شهرستان قائمشهر به شرح زیر می باشد. آدرس مسجد : مازندران-شهرستان قائمشهر-خ تهران-روستای تالارپشت سفلی- مسجد حضرت رسول اکرم(ص) آدرس ایمیل جهت تماس با مدیر: paygah-gomnam@mailsara.ir
نویسندگان
پیوندهای روزانه
طراح قالب
شهدای کازرون
دیگر امکانات
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 71
بازدید دیروز : 59
بازدید هفته : 279
بازدید ماه : 431
بازدید کل : 256604
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

+ نوشته شده توسط شهدای گمنام در شنبه 18 آبان 1392 و ساعت 16:10 |

برادرزاده شيرين سخن

حضرت قاسم بن حسن (ع) نوجوانى بود كه هنوز به حد بلوغ نرسيده بود، شب عاشورا، امام حسين عليه السلام به اصحاب فرمود: فردا همه شما كشته خواهيد شد، قاسم نزد عمويش آمد و عرض كرد:«عمو جان من هم فردا كشته می ‏شوم؟».

امام او را به سينه‏ اش چسبانيد و فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟

«كيف الموت عندك‏»

قاسم جواب داد:

«احلى من العسل‏»: «از عسل شيرين ‏تر است‏».

امام به او فرمود: تو بعد از بلاى عظيم كشته می ‏شوى و عبدالله شيرخوار هم شهيد می ‏شود ... (1)

روز عاشورا قاسم خود را آماده جنگ كرد، به حضور امام حسين عليه السلام براى اجازه گرفتن آمد، امام او را در آغوش گرفت و مدتى با هم گريه كردند، سپس قاسم اجازه طلبيد، امام به او اجازه نمی ‏داد، قاسم آنقدر پابه پا نمود و مكرر طلب اجازه كرد، امام عليه السلام به او اجازه داد، او در حالى كه اشك از چشمانش سرازير بود، غمگين به نظر می رسيد به ميدان تاخت و چنين رجز می ‏خواند:

ان تنكرونى فانا بن الحسن سبط النبى المصطفى المؤتمن هذا حسين كالاسير المرتهن بين اناس لا سقوا صوب المزن

: «اگر مرا نمی ‏شناسيد من پسر حسن سبط پيامبر برگزيده و امين خدا هستم اين حسين عليه السلام است كه همچون اسير گروگان شده در بين مردم قرار گرفته، خدا آن مردم را از باران رحمتش سيراب نسازد».

حمله سخت بر دشمن كرد و با آن سن كم سه نفر يا بيشتر از دشمن را كشت.

حميد بن مسلم كه از سربازان عمر سعد بود نقل می ‏كند: از خيام حسين عليه السلام نوجوانى به سوى ميدان بيرون آمد كه چهره‏اش مانند نيمه قرص ماه می ‏درخشيد، شمشيرى بدست داشت و پيراهن بلندى پوشيده بود و وارد جنگ گرديد.

عمرو بن سعد ازدى گفت: سوگند به خدا آنچنان سخت بر اين نوجوان حمله كنم، گفتم: عجبا! تو به اين نوجوان چه كار دارى سوگند به خدا اگر او مرا بزند به طرف او دست دراز نمى‏كنم، بگذار همانها كه او را احاطه كرده و با او می ‏جنگند كار او را تمام كنند.

عمرو بن سعد گفت: سوگند به خدا من بايد بر او يورش برم، و جهان را بر او سخت گيرم، آنحضرت كه مشغول جنگ بود، عمرو بن سعد در كمين او قرار گرفت و چنان شمشير بر سر مبارك قاسم زد كه سر او شكافته شد و قاسم به صورت بر روى زمين افتاد، فرياد زد: «يا عماه!» (عمو جان به دادم برس).

وقتى كه صداى قاسم به گوش امام رسيد، آنحضرت مانند عقابى كه از بالا به زير آيد، صفها را شكافت و مانند شير خشمگين بر دشمن حمله كرد تا عمر بن سعد ازدى رسيد، شمشير به سوى او وارد كرد، او دستش را به پيش آورد و از آرنج قطع گرديد، آن ملعون نعره كشيد، دشمن براى نجات او حمله كردند، در همين ميان پيكر نازنين قاسم زير سم ستوران قرار گرفت، وقتى كه گرد و غبار فرو نشست ديدند امام حسين در بالين قاسم است و آن نوجوان در حال جان كندن است. و پاى خود را بر زمين مى‏سايد و روحش آماده پرواز به سوى بهشت است.

امام فرمود:

«عز و الله على عمك ان تدعوه فلا يجيبك او يجيبك فلا ينفعك‏».

:«سوگند به خدا بر عمويت‏ سخت است كه او را بخوانى، به تو جواب ندهد، يا اگر جواب دهد به حال تو سودى نداشته باشد».

پی ‏نوشت:

1- الوقايع و الحوادث ج 3 / ص 62.

راهنماى تبليغ 6 ويژه امر به معروف و نهى از منكر صفحه 150

نمايندگى ولى فقيه در سپاه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



برچسب‌ها: شب ششم محرم, شب حضرت قاسم(ع), حضرت قاسم (ع) پسر امام حسن مجتبی(ع),
منوی اصلی
آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها